کلبه عشق
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |

 تو دهنی یک زن آمریکایی به مینا لاکانی با این عمل + تصاویر

 

در پی کشف حجاب مینا لاکانی، بازیگر سینما و تلویزیون در مقابل دوربین شبکه دولتی صدای آمریکا، شبکه لس آنجلسی لایو در خبر ۲۹ سپتامبر (۷ مهر) خود گفت: «مینا لاکانی، بازیگر سینما و تاتر در یکی از برنامه های شبکه صدای آمریکا بدون حجاب مقابل دوربین حاضر شد و گویا با این کار می خواهد نشان دهد که دیگر خیال برگشتن به ایران را ندارد.»

تو دهنی یک زن آمریکایی به مینا لاکانی با این عمل + تصاویر



این شبکه در بیان علت مهاجرت لاکانی به نقل از وی ادامه داد: «لاکانی ابراز داشته است که به خاطر همبستگی با مردم ایران از ایران خارج شده است[!]»

لایو افزود: «در همان زمانی که مینا لاکانی بی حجاب جلوی تلویزیون صدای آمریکا حاضر می شود یک دختر فارغ التحصیل رشته خبر نگاری در آمریکا به نام مریم، با حفظ حجاب خود در صدا و سیمای آمریکا به عنوان خبرنگار مشغول به کار می گردد.»

تو دهنی یک زن آمریکایی به مینا لاکانی با این عمل + تصاویر
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |

 

با توجه به اخبار رسیده اخیرا در دانشگاه مازیار شهرنور در کلاس های رشته هنر این دانشگاه ارتباط بسیار زننده دانشجویان دختر و پسر و استفاده از مدل ها و مجسمه های نیمه عریان و مسائلی نظیر این رواج یافته است که متاسفانه هیچ برخوردی از سوی مسئولین فرهنگی این شهر و دانشگاه صورت نمی گیرد .
چندیست اخباری از دانشگاه های هنر به گوش میرسد که گویا این محیط به اصطلاح فرهنگی به محلی برای ترویج مسائل بی بندوباری غربی مبدل شده است .

به گزارش البرز نیوز، ارتباط بسیار زننده دختران و پسران در کلاس های هنر و طراحی و مدل های نیمه عریان و الگو گرفتن از آنها از این قبیل موارد می باشد . با توجه به اخبار رسیده اخیرا در دانشگاه مازیار شهرنور در کلاس های رشته هنر این دانشگاه ارتباط بسیار زننده دانشجویان دختر و پسر و استفاده از مدل ها و مجسمه های نیمه عریان و مسائلی نظیر این رواج یافته است که متاسفانه هیچ برخوردی از سوی مسئولین فرهنگی این شهر و دانشگاه صورت نمی گیرد .

دانشگاه بعنوان یک بستر فرهنگ ساز بایستی الگویی برای فرهنگ کشور باشد نه اینکه بعنوان محل ترویج آموزه های غربی و جنسی باشد. متاسفانه علیرغم تذکر به مسئولین دانشگاه هیچ اصلاحی در این رابطه صورت نپذیرفته است.

تصویر زیر نمونه ای از مجسمه استفاده شده در کلاس های این دانشگاه می باشد

اینجا دانشگاه هست یا کلاس آموزش روابط جنسی؟ + تصاویر

اینجا دانشگاه هست یا کلاس آموزش روابط جنسی؟ + تصاویر
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |

 

وقتی که عادل فردوسی‌پور و خداداد عزیزی روبه‌روی هم قرار گرفتند / عکس

لیگ برتر - عادل فردوسی‌پور و خداداد عزیزی در مسابقه تیم‌های رسانه ورزش و ابومسلم مقابل یکدیگر قرار گرفتند.

 

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 26 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 24 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌كنم
گفتی: فانی قریب
     .:: من كه نزدیكم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیكی؛ من دورم... كاش می‌شد بهت نزدیك شم
گفتی: و اذكر ربك فی نفسك تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
     .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد كن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!
گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لكم
     .:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه كه دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربكم ثم توبوا الیه
     .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه كنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیكار می‌تونم بكنم؟     
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
     .:: مگه نمی‌دونید خداست كه توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌كنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
     .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای كدوم گناهم توبه كنم؟ 
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
     .:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
     .:: به جز خدا كیه كه گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این كلامت كم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌كنه؛ عاشق می‌شم!  ...  توبه می‌كنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
     .:: خدا هم توبه‌كننده‌ها و هم اونایی كه پاك هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرك     
گفتی: الیس الله بكاف عبده
     .:: خدا برای بنده‌اش كافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیكار می‌تونم بكنم؟
گفتی:

یا ایها الذین آمنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا و سبحوه بكرة و اصیلا هو الذی یصلی علیكم و ملائكته

لیخرجكم من الظلمت الی النور و كان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد كنید و صبح و شب تسبیحش كنید. او كسی هست كه خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریكی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

با خودم گفتم: خدا... خالق هستی... با فرشته‌هاش... به ما درود بفرستن تا آدم بشیم؟! ... ... ...

نوشته شده در تاريخ شنبه 23 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 19 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |

 

مرتضي دانشمند

وَ إنَّ‌يوماً‌عِندَ رَبِّكَ كَاَلْفِ سَنَةٍ‌مِمّا تَعُدّونَ.1
و يك روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سال هايي است كه شما مي‌شمريد.

خلاصه‌ي نظريه‌ي نسبيت2:

گذر زمان امري مطلق و ثابت نيست، بلكه سرعت يا كندي آن در شرايط گوناگون متفاوت است.3
هنگامي كه مي‌گوييم اتومبيلي با سرعت 180 كيلومتر در يك جاده حركت مي‌كند، در حقيقت، مقدار حركت را نسبت به اشيا و اشخاص ساكن سنجيده‌ايم و گرنه همين اتومبيل، نسبت به اتومبيل ديگر كه با سرعت 100 كيلومتر در ساعت حركت مي‌كند، تنها 80 كيلومتر سرعت دارد. هم‌چنين سرعت آن نسبت به اتومبيل سومي كه سرعتش 180 كيلومتر در ساعت است، صفر خواهد بود. حال اگر سرعت آن را نسبت به هواپيمايي بسنجيم كه 800 كيلومتر در ساعت حركت مي‌كند، سرعت آن برابر منهاي620 كيلومتر در ساعت خواهد بود.
اين مقايسه‌ها و نسبت سنجي‌ها در قلمرو جهان مادّي و طبيعي است. همين مقايسه را مي‌توان عيناً نسبت به جهان غيرمادّي ومجرّد نيز منظور داشت. آيا زمان در جهان مادّي و غيرمادّي به طور يكسان جريان دارد؟ آيا اصولاً در جهان غيرمادّي،زمان جريان دارد؟ به بيان ديگر، رابطه‌ي زماني ميان جهان مادّي و جهان مجرّد (مثلاً عالَم برزخ) چگونه است؟
اين‌ها مسايلي است كه دست ما به آساني، به آسمان بلند آن نمي‌رسد، ولي آياتي در اين باره وجود دارد كه چشم اندازهاي روشني را فراروي ما قرار مي‌دهد. برخي از اين آيات، آن‌هايي هستند كه به مسأله‌ي «نسبيت زمان» اشاره دارند. يكي از آن‌ها همان آيه‌اي است كه در طليعه‌ي بحث آمد:
وَيسْتَعْجِلوَنَك بِالعَذابِ ولَن يخِلفَ‌وَعْدَهُ‌وإنَّ‌يوماً عِندَ رَبِّكَ كَألفِ سَنَةٍ‌مِمّا تَعُدّونَ.
آنان از تو مي‌خواهندكه در عذاب دادنشان شتاب شود؛ در حالي كه خداوند هرگز از وعده‌ي خود تخلّف نخواهد كرد و يك روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سال‌هايي است كه شما مي‌شمريد.
چنان كه در اين آيه مي‌بينيم يك روز قيامت به اندازه‌ي هزار سال قلمداد شده است.
[يك روز قيامت هزار سال دنيا ? 365?1000?365000 روز دنيا]
به راستي، اگر از ما بپرسند قيامت كي بر پا خواهد شد، چه پاسخي خواهيم داد: هزار سال ديگر؟ يك ميليون سال ديگر يا يك ميليارد سال ديگر؟
گروهي همين پرسش را از پيامبر (ص) پرسيدند:
يسْئَلونَكَ عَنِ السّاعَةِ أيانَ مُرسيها قُلْ إنّما عِلمُها عِنْدَ رَبّي لايجَلّيها لِوَقِتها إلاّهُوَ.4
درباره‌ي قيامت از تو مي‌پرسند كه كي فرا مي‌رسد؟ بگو: «علمش تنها نزد پروردگار من است و هيچ كس جز او [نمي تواند] وقت آن را آشكار سازد.»
در اين آيه، تكيه بر اين است كه علم به زمانِ برپايي قيامت، تنها در اختيار خداوند است و بس.
آيات ديگر به همين پرسش، به گونه‌ي ديگري پاسخ مي‌دهند:
إنَّهُم يرَونَهُ‌بعيداً وَ نَراهُ قريباً.5
آن‌ها آن روز را دور مي‌بينند و ما آن را نزديك مي‌بينيم.
چرا چنين است؟ چرا مردم، قيامت را دور مي‌بينند، ولي خداوند نزديك مي‌بيند؟ آيا جز اين است كه گذر زمان، نزد خداوند و مردم يكسان نيست؟
همين تفاوت گذر زمان (نسبيت زماني) را در داستان اصحاب كهف به روشني مي‌بينيم. هنگامي كه جوانان يكتا پرست در عهد دقيانوس براي برپايي دين خويش به پا خاستند و آنان را تعقيب مي‌كردند مأموران چاره‌اي نيافتند جز آن كه در انزوا و خلوت كوه پناه گيرند. آنان به قدرت خداوند، در خوابي بس دراز فرو رفتند و پس از سيصد و نه سال كه از خواب برخاستند، يكي از آنان پرسيد: چه مدّت خوابيديد؟
قالَ قائَُِل مِنهُم كَمْ لَبِثْتُم قالوا لَبِثنا يوْماً أو بَعْضَ يومٍ.6
گفتند: يك روز يا بخشي از يك روز.
يك روز و بخشي از يك روز كجا و سيصد و نه سال كجا؟ به راستي، آيا زمان براي كساني كه زندگي عادي و معمولي را سپري مي‌كردند با جواناني كه در دل غار خفته بودند، يكسان مي‌گذشت؟
فردي را در نظر بگيريم كه از نيمه‌ي شب (ساعت 12) تا بامداد (6 صبح) درخواب بوده است. فرد ديگري به طور هم زمان، كنار او همان مدّت را بيدار مانده است. آيا گذشت زمان در نظر اين دو نفر يكسان خواهد بود يا آن كه فرد بيدار، زمان را طولاني تر احساس مي‌كند؟ آيا زمان براي دو نفر، كه هر‌دو در خواب به سر مي‌برند ولي يكي از آنان خواب‌هاي خوش و شيرين مي‌بيند و ديگري كه دچار كابوس و خواب‌هاي وحشتناك شده است، يكسان مي‌گذرد؟ هرگز. علّت اين تفاوت در ارزيابي‌ها چيست؟
اگر از ما درباره‌ي عمر «برزخي»‌اولين انسان هايي كه در كره ي زمين از دنيا رفته‌اند بپرسند، خواهيم گفت: (مثلاً) يك ميليارد سال گذشته است.7 اگر همين پرسش را از خود كساني كه در عالم برزخ به سر مي‌برند بپرسيم، چه پاسخي خواهند داد؟ اين مدّت طولاني در نظر آنان،چيزي بيش از يك تا ده روز نبوده است. به اين آيه توجّه كنيد:
يتَخاَفتُونَ بَينَهُمْ إِن لَّبِثْتُم إلاّ عَشْراً. نَحْنُ أعْلَم ُ‌بِما يقولونَ إذْ يقولُ أمْثَلُهُم طَريقَةً‌إن لَبِثْتُمْ إلاّ يوْماً.8
آنان آهسته با هم گفت و گو مي‌كنند.[بعضي مي‌گويند:] ‌تنها ده شبانه روز [در عالم برزخ] توقف كرديد. ما به آن چه آنان مي‌گويند، آگاه‌تريم؛ هنگامي كه نيكو روش ترين آنان مي‌گويد: شما تنها يك روز درنگ كرديد.
عواملي كه باعث مي‌شود زمان را كوتاه يا بلند احساس كنيم، گوناگون است، مانند: سختي يا راحتي مسير، آگاهي يا غفلت از مسير، خواب يا بيدار بودن و عوامل ديگر كه بررسي آن ها، بحثي مستقل مي‌طلبد.
آن چه نظريه‌ي نسبيت علمي بر آن تكيه و تأكيد دارد، چند چيز است:
1. عامل زمان؛ 2. مبدأ سنجش زمان؛
3. تعداد سرعتِ متحرك؛ 4. مسافت پيموده شده.
در اين نظريه براي محاسبه ي زمان از فرمول زير استفاده مي‌كنند:
در اين فرمول، T زمان است (Time) كه براي محاسبه‌ي آن، مسافت پيموده شده را بر سرعت نور تقسيم مي‌كنند.9
نكته‌ي قابل تأمل اين است كه اين نظريه‌، تنها به گذشت زمان در قلمرو جهان ماده (و به تعبير قرآن، «عالم شهادت»)10 نظر دارد. اگر در برابر انسان، جهان‌هاي فرا زماني و فرا مكاني مطرح باشد (عالم غيب)،11 سرعت يا كندي گذر لحظه ها، ساعت ها، روزها، سال‌ها و قرن‌ها (و به تعبير قرآن، «قرون و احقاب»)12 با چه ملاك‌ها و معيارهايي سنجيده مي‌شود؟ نظريه‌ي نسبيت، در برابر توضيح اين مطلب ساكت است. البته آيه هايي در قرآن وجود داردكه اين پرسش را نيز بدون پاسخ نگذاشته است كه پرداختن به آن ها، مجالي ديگر مي‌طلبد.

انذاري بزرگ

نكته‌ي مهمّي كه از اين مبحث مي‌آموزيم و فراتر ازنظريه‌ي نسبيت علمي و حتّي فراتر از بررسي پژوهشي يك موضوع قرآني بوده و در عين حال، بسيار هشدار دهنده و تكان دهنده است، اين است كه بيشترما انسان‌ها فكر مي‌كنيم تا قيامت، زمانِ درازي مانده است؛ مثلاً يك ميليارد سال يا چيزي در همين حدود، در حالي كه با تحليل زماني قرآن، يك يا حداكثر ده روز بيشتر نمانده است.
آيات 103 و 104 سوره‌ي طه را با اين ديدگاه دوباره تلاوت كنيم:
آنان آهسته با هم گفت و گو مي‌كنند. بعضي مي‌گويند: شما تنها ده شبانه روز [در عالم برزخ] توقف كرديد. ما به آن چه مي‌گويند، آگاه تريم؛ هنگامي كه نيكوروش ترين آنان مي‌گويد: شما تنها يك روز درنگ كرديد.
قرآن از ما مي‌خواهد كه در داوري نسبت به زمان قيامت، عينك دوربين و خاك خورده‌ي اهل زمين را از ديدگان برداريم؛ عينكي كه با آن، قيامت را بسيار دور مي‌بينند (إنّهُم يرونَهُ بَعيداً). به جاي آن، به ديدگاه قرآن مجهزّ شويم كه با آن، زمان قيامت و برانگيخته شدن و برپايي بهشت و دوزخ ، بسيار نزديك است: «و نَريه قريباً». صدق اللّه العلي العظيم.



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 19 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |

ایرادی که بر حجاب گرفته اند این است که موجب سلب حق آزادی که یک حق طبیعی بشراست می گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می رود!؟؟
می گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه ی حقوق بشر است. هر انسانی شریف و آزاد است، سفید باشد یا سیاه، تابع هر کشور یا مذهبی باشد. مجبور ساختن  زن به اینکه
حجاب داشته باشد بی اعتنایی به حق آزادی او و اهانت به حیثیت انسانی اوست و به عبارت دیگر ظلم فاهش است به زن. عزت و کرامت انسانی و حق آزادی زن و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچ کس بدون موجب نباید اسیر و زندانی گردد و ظلم به هیچ شکل و هیچ صورت و به هیچ بهانه نباید واقع شود، ایجاب می کند که این امر از میان برود.
پاسخ: لازم است توضیح دهیم که فرق است بین زندانی کردن زن در خانه وموظف دانستن او به اینکه وقتی می خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد.در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد. حجاب در اسلام یک وظیفه ای است بر عهده ی زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه ی مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود.
اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را «زندانی کردن» یا «بردگی» نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل «آزادی» فرد نمی توان دانست.

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |
 

وبلاگ هندوانه سرباز نوشت: اینجا موگادیشو پایتخت سومالی است  صدای یک هواپیما سکوت غم ناک آسمان را می شکند . هواپیما فرود می آید . می گویند که بازیگری مشهور برای هم دردی با مردم قحطی زده به  سومالی آمده . پله های پلکان را یکی یکی پایین می آید . ناخواسته تصویر آنجلینا جولی  که برای کمک به سیل زدگان مردم پاکستان آستین بالا زده است جلوی چشمانم تصویر می شود .ولی ناگاه  خیالم بهم می ریزد چون کسی که در مقابلم ظاهر گردیده  زلخیا است که پا در کفش آنجلینا جولی کرده .

کتایون ریاحی که با نقش زلخیا  خوش درخشیده  و بعد  از آن از  دنیای بازیگری فاصله گرفته بود  بر حسب اخلاق انسان دوستانه   به این سرزمین خشک آمده  تا  با هم دردی  با عده بسیاری که از سوء تغذیه  حاد زنج می برند  بتواند کمکی هر چند اندک را به  این مردم مسلمان اهدا  کند . عکس ها خود بیانگر  بسیاری از حرف هاست ولی این بار نمی خواهم دست به نتیجه گیری بزنم ولی  این نکات به ذهنم آمد که دیدم بد نیست در آخر متن بیان شود :

کتایون ریاحی 4 300x189 کتایون ریاحی در سومالی به روایت تصویر

کتایون ریاحی 3 300x191 کتایون ریاحی در سومالی به روایت تصویراوجایی که رفتی به هین حجابت میخندن .


1-       در تمام دنیا  رسم است  که بازیگران مشهور کار های عام المنفعه می کنند  ولی  این شکل حرکت ها به جای نفع رساندن به مردم بیشتر  عملی تبلیغاتی و  رسانه ای است تا کمک رسانی به مردم  .

2-       این حرکت خوب است ولی  بسیارند کسانی که در عین شهرت خیلی کارهای هم نوع دوستانه انجام می دهند و کسی متوجه نمی شود و هیچ ژست و عکسی هم منتشر نمی گردد.

3-       مردم سومالی در سخت ترین شرایط حجاب خود را به خوبی و تمام و کمال حفظ می کنند واین باید سبب شود تا اشخاص محجبه دیگر که وقتی وارد  سومالی می شوند  برای احترام به فرهنگ آنان حجاب بهتری داشته باشند  در ضمن وقتی که از طرف کشوری همچون ایران اسلامی می آیند  این تکلیف دو چندان می شود

نوشته شده در تاريخ سه شنبه 12 مهر 1390برچسب:, توسط علی افشاری |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.